توريستهاي خوشچهره و خوشمشربي كه گويا صميميت و خونگرمي ايرانيها باعث شده تا هميشه لبخند به لبشان باشد. با آنها و بههمراه متين راهي دالان زيباي بازار تجريش شديم. جايي كه از شير مرغ تا جان آدميزاد يافت ميشود و همين براي توريستها عجيب است. مخصوصا وقتي با دنيايي از طعمهاي مختلف مانند ترشيجات، زيتون پرورده، كشك، مربا، لواشك و... آشنا ميشوند. چشيدن چند مزه كفايت ميكند تا دست به جيب شوند.
- آشنايي با بازار ايران در نگاهي تازه
سيمون و دومنيكا به شهرهاي مختلف ايران سفر كردهاند و امروز روز آخري است كه قرار است در ايران بمانند. با اين حال باز هم براي آنها اين همه تنوع در بازار عجيب است و هيچوقت با اين دقت به كالاهايي كه در بازار ايران فروخته ميشود توجه نكرده بودند.
مارسلا هنوز يك هفته ديگر وقت دارد ايران را بگردد و از اين بابت خوشحال است و البته ناراحت كه چرا در اين همه سال، ايران را بهعنوان كشور گردشگري انتخاب نكرده بوده. منوي امروز كوكوسبزي است و لوبياپلو. پس تمام مواد لازمي كه بايد براي ناهار امروز تدارك ببينند را يكييكي ميخرند و در كنار آن زيتون پرورده را فراموش نميكنند. مارسلا گياهخوار است براي همين بهجاي گوشت قرار است از سويا در لوبيا پلو استفاده شود.
- از آبكشكردن برنج تا درستكردن حلواي هويج
خريدكردن در بازار تجريش تمام ميشود. همگي سوار ماشين ميشويم و به آشپزخانه شيرين ميرويم. آشپزخانهاي كه دكور زيباي آن براي دقايقي هر بينندهاي را ميخكوب ميكند. سيمون، دومنيكا و مارسلا وقتي ميرسند پيشبندها را ميبندند و آماده ميشوند تا شيرين آموزش را شروع كند. متين در اينجا ماموريتش تمام ميشود و باقي راه را به شيرين ميسپارد. خردكردن پياز، خيسكردن برنج و درستكردن ماست و خيار و كوكوسبزي، آبكشكردن برنج و لابهلاگذاشتن مواد لوبياپلو، درستكردن حلواي هويج و نوشيدني خاكشير باعث شده تا ديگر اين توريستها وقت سر خاراندن نداشته باشند. زماني كه قرار است برنج دم بكشد وقت خوبي است براي درستكردن دسر و توضيحاتي كه نبايد فراموش شود. اگر هم وقت خالي پيدا كنند سعي ميكنند نكات مهم را يادداشت كنند تا بهخوبي آنچه را گفته ميشود ياد بگيرند.
- يك دنيا طعم و رنگ در يك سفره
چيدهشدن سفره رنگي قلمكار با غذاي خوشمزه و ناب ايراني مرحله بعدي است؛ سفرهاي كه با سيني لوبياپلو، كوكوسبزي، حلوا، ماست و خيار، سبزيخوردن، زيتون پرورده و... مزين شده و همه مسحور اين همه رنگ در يك سفره هستند. اتفاقي كه دومنيكا ميگويد تا به حال تجربهنكرده و برايش منحصر به فرد است. مارسلا نيز بعد از خوردن هر كدام از غذاها تعجب ميكند كه چطور ميشود اين همه طعم را يكجا داشت و از بودن آنها لذت برد. حتي سيمون براي بار سوم بشقابش را پر ميكند و متوجه ميشود چرا ايرانيها تا اين حد هر پرس غذايشان زياد است. رمز آنها خوشمزگي منحصر به فرد غذاهاي ايراني است.
- تنوع منوي غذايي تورها فصلي است
اين گروه دو نفره براي هر تور غذايي كه راهاندازي ميكنند يك برنامه غذايي مجزا هم طراحي ميكنند تا هم غذاها متنوع باشد و هم تورهايي كه برگزار ميشود تجربه متفاوتي را به ديگران انتقال دهد. متين لشكري درباره منوي غذايي هر تورشان توضيح ميدهد: «هر فصل منوي غذايي تور عوض ميشود. منوي غذاها براساس اينكه چه موادي در آن فصل موجود است تغيير پيدا ميكند. مثلا الان فصل لوبياسبز است. به همين دليل يك منوي غذاي ما لوبيا پلوست. غذاهايي درست ميكنيم كه خانگيتر باشند و غذاهايي باشند كه كمتر در منوي رستورانها پيدا ميشوند. حتما آموزش برنج دمكردن ايرانيها را هم در منوهايمان داريم. همچنين يك پيش غذا مانند آبدوغ خيار، كوكوسبزي و... يك كنارِ غذا مانند سالاد شيرازي، بوراني، ماست و خيار و...، يك دسر مانند مسقطي، حلوا، شله زرد، فرني و... داريم». آنها حتي به سبك غذاخوردن توريستها هم توجه ميكنند؛ اگر كسي گياهخوار باشد منوي آن تور غذا به سبك گياهخوارها ميشود و از قبل برگزاري تور اين موضوع را اعلام ميكنند كه معمولا با نظر منفي باقي توريستهاي گروه مواجه نميشوند.
- تورغذا براي 2تا 10نفر برگزار ميشود
قاعدتا استفاده از اين تور غذا براي توريستها هزينه هم در بردارد. متين لشكري درباره هزينههايي كه از مسافرهاي خارجي دريافت ميكنند ميگويد: «هزينه تورها از نفري 65يورو تا 80يورو شروع ميشود. وقتي تور با كمتر از 5نفر برگزار شود از هر نفر 80يورو ميگيريم اما تورهايي كه بالاي 5نفر هستند از هر كدام 65يورو دريافت ميكنيم. تورهاي ما هم براي دونفر به بالا برگزار ميشود. تور دونفره براي ما اصلا بهصرفه نيست؛ اما بهدليل آنكه اول كار هستيم و لازم است سرمايهگذاري كنيم، برگزار ميكنيم. ما در اول راه هستيم و بعضي وقتها چارهاي نيست. اما همين تورهاي دونفره وقتي به كشورشان برميگردند براي دو نفر ديگر تعريف ميكنند و آنها هم ترغيب ميشوند كه يكبار ايران و تور غذاي ما را امتحان كنند».
- بازار؛ بخش مهيج تور
يكي از بخشهاي مهيج و پرطرفدار اين تور غذا، بخش بازارگردي است كه متين بازار تجريش را براي اين بخش مهيج انتخاب كرده است. درابتدا توريستهايي كه براي اين تور غذا ثبتنام ميكنند نخستين قرارشان را مقابل بازار تجريش ميگذارند. بعد وقتي به متين ميرسند با هم راهي داخل بازار شده و در آنجا با دنياي تازهاي از ايران، ذائقه غذايي مردمش و مواد خوراكياي كه مخصوص ايرانيهاست آشنا ميشوند و وارد مغازهها شده و از نزديك با پديدههايي كه شايد تا به حال با آن روبهرو نشدهاند مواجه ميشوند.
متين درباره اين بخش از تور غذايشان ميگويد: «توريستها بازار تجريش را خيلي دوست دارند. هميشه وقتي تور تمام ميشود از آنها نظرشان را ميپرسيم. همه از بخش بازار استقبال ميكنند و ميگويند اين بخش قبل از ورود به آشپزخانه خيلي خوب است. با وجود آنكه اين توريستها معمولا بازار ايران و سبك و سياق آن را قبلا ديدهاند اما چون اينبار وقتي به بازار ميآيند كسي هست كه برايشان توضيح كامل بدهد خيلي فرق ميكند. شده يك توريست قبل از تور غذا بازار تجريش را ديده باشد اما ميگويد اينبار برايش فرق داشته چون همان چيزهايي را در بازار تجريش ياد ميگيرند كه وقتي به آشپزخانه ميآيند از آنها استفاده ميكنند. براي همين بهتر در ذهنشان ميماند كه چطور از مواد خوراكي ايراني استفاده كنند. خيلي از آنها وقتي كلاسشان تمام ميشود دوباره به بازار ميروند و خريد ميكنند. چون تازه ياد گرفتهاند كه چطور از بسياري از خوراكيهاي ايراني استفاده كنند. براي بسياري از آنها بيشتر زيتونپرورده مزه جالب و عجيبي دارد. با اينكه زيتون خوردهاند اما اين مزه برايشان تازگي دارد. ترشيها را هم خيلي دوست دارند. از مزهها استقبال ميكنند. شده بعضيها كشك دوست نداشته باشند اما كسي از آشرشته با كشك نميتواند بگذرد. خود ما هم در منوي غذاي فصل زمستان آشرشته را فراموش نميكنيم. چون آشرشته را خيلي دوست دارند».
- ايران را درست معرفي نكردهايم
ايده شكلگيري تور غذا از كجا شكل گرفت؟ گپي زدهايم با طراح اين ايده
متين لشكري سالها خارج از ايران زندگي كرده است و 3سالي ميشود كه به كشور برگشته. او در دوران زندگياش در خارج از ايران تورهاي غذاي زيادي ديده بود كه در كشورهاي مختلف براي توريستهايي كه به آن كشور ميآمدند برگزار ميشد و برايش خيلي جالب بوده كه چرا در ايران با توجه به اين همه تنوع غذايي خبري از تور غذا نيست؛ «در خارج از ايران ميديدم كه تورهاي غذا بسيار باب شده است و بسياري از توريستها را كنجكاو ميكند كه در اين تور غذا چه ميگذرد و چه غذاي محلياي انتظارشان را ميكشد. من خودم هم خيلي به اين تورها علاقهمند بودم و چندباري هم امتحان كردم».
او زماني كه به ايران ميآيد تصميم ميگيرد در يك وبلاگ به زبان انگليسي از تجربيات سفرهاي داخلي و خارجياش بنويسد: «وقتي در وبلاگي كه داشتم، از خاطراتم مينوشتم خيلي علاقهمند شدم كارم را به سمت توريستها هدايت كنم و دوره تورليدري را گذراندم. بعد از آن چون علاوه بر زبان انگليسي به زبانهاي اسپانيايي و پرتغالي آشنايي داشتم براي مسافران اسپانيايي تورليدر شدم. اما به مرور متوجه شدم كه خيلي علاقه ندارم بهخاطر شغلم دائم در سفر باشم. ولي چيزي كه متوجه شدم اين بود كه چقدر در رستورانهاي ايران تنوع غذايي پايين است و در بيشتر رستورانها كباب و جوجهكباب سرو ميشود. براي كسي كه 15روز در ايران است خوردن اين همه غذاي تكراري واقعا جالب نيست و اصلا متوجه نميشود كه ايران چقدر غذاي متنوع و موادغذايي متفاوت دارد. به همين دليل فهميدم به هيچ عنوان غذاي ايراني بهخوبي معرفي نشده است. حتي ايرانيهاي خارج از كشور هم تلاشي در اين زمينه نكردهاند. ويتناميها، هنديها، چينيها، ايتالياييها و... چقدر در دنيا غذايشان را معرفي كردهاند و ما ايرانيها اين كار را نكردهايم. حتي اگر در خارج از كشور رستوراني راهاندازي ميكنيم در آن رستوران باز هم تنها كباب و جوجهكباب داده ميشود و خبري از غذاهاي خانگي نيست. به همين دليل به اين فكر افتادم كه در اين زمينه كاري كنم تا بتوانم غذاي ايراني را معرفي كنم».
- آشنايي از راه دنياي مجازي
نخستين جرقه راهاندازي يك تورغذا شكل گرفت و حالا اين جرقه بايد قوت ميگرفت كه آشنايي لشكري با شيرين طحانان از طريق اينستاگرام به اين ايده قوت بخشيد: «از طريق اينستاگرام با صفحه شيرين آشنا شدم و ديدم كلاسهاي خوب و قوي آشپزي برگزار ميكند و اتفاقا به زبان انگليسي هم مسلط است. با او تماس گرفتم و از آنجا كه حدس ميزدم چون در خارج از كشور زندگي كرده انگليسي بلد است ايدهام را با او مطرح كردم. ايدهام را كه گفتم خيلي استقبال كرد و از دي سال 95 همديگر را ديديم و 3ماه طول كشيد كارها را هماهنگ كنيم و اينكه منوها چه باشد و چه نباشد و شروع به گرفتن تورها كرديم».
- جذب توريست از طريق وبلاگ
تجربه 2 سال وبلاگنويسي به زبان انگليسي و نوشتن از تجربيات سفر به لشكري كمك بسياري كرد تا با بسياري از توريستهاي خارجي ارتباط بگيرد؛«معرفي تور غذا در وبلاگي كه از طريق آن با توريستهاي زيادي ارتباط برقرار كرده بودم بهترين راهي بود كه به ذهنم ميرسيد. بسياري از آنها وقتي ايده من را ميخواندند خوششان ميآمد و وقتي به ايران ميآمدند يك روز تور غذاي ما را هم تجربه ميكردند. سال 95 بيشتر مشتريهايمان از وبلاگم بودند و وقتي ميآمدند خيلي خوششان ميآمد. ابتدا با تعداد خيلي كم شروع كرديم. نخستين گروهمان از آلمان بود. وقتي آنها به كشورشان برميگشتند از تجربه تور غذايشان مينوشتند و همين موضوع باعث ميشد تا ساير نزديكان و كساني كه مطلب آنها را ميخوانند ترغيب شوند كه هم به ايران بيايند و هم تجربه تور غذاي ما را بهدست آورند».
- آشپزي پس از بازگشت
حالا با گذشت مدت كوتاهي، تعداد علاقهمندان به تور غذا روزبهروز بيشتر ميشود بهطوري كه تا امروز 28تور غذا برگزار كردهاند كه بيشتر آنها از كشورهاي آلمان، سوئيس، استراليا و نيوزلند است: «تا به امروز استقبال بسيار مثبت بوده. توريستها بعد از تجربه تور غذا نظرشان را مينويسند كه همگي مثبت است. چون استاندارد كارمان را بالا نگه داشتهايم. ظرفيت اين تور با توجه به گنجايش آشپزخانهمان تا 12نفر است اما ما نهايت هر دوره را با 10نفر برگزار ميكنيم تا كيفيت كار پايين نيايد و از آنجايي كه كيفيت را در همه جاي ايران نميبينند اين موضوع برايشان خيلي جلوه ميكند. بهطوري كه كيفيت مواد اوليه و كيفيت وسايلي كه مورد استفاده قرار ميگيرد برايشان جالب است. منوي خوب، پرينتشده، سايت مرتب و... همهچيز برايشان خوب و جالب است. من خيلي سريع جواب ايميل ميدهم. بيشتر آنها تعجب ميكنند كه چطور سريع جواب آنها را ميدهم. پاسخدهي سريع برايمان خيلي مهم است چون تمام بازاريابيمان آنلاين است و نميشود بهراحتي آن را پشت گوش انداخت. با توجه به تمام اين تلاشهاست كه تا به امروز از تور غذاي ما استقبال خيلي خوبي شده و هيچچيز منفياي در اين ميان نداشتيم. حتي تجربه درستكردن غذاي ايراني براي برخي از آنها آنقدر جذاب بوده كه وقتي به كشورشان برگشتند بار ديگر آن را در خانهشان درست ميكنند و عكس دستپختشان را برايمان ميفرستند».
- سفره ايراني، توريستها را به وجد ميآورد
آشپز تور غذاي ايراني از ذائقه فرنگيها ميگويد
شيرين طحانان، آشپز اين تور غذاست و 10سالي ميشود كه به ايران برگشته. او از كودكي در انگليس بزرگ شده و در 22سالگي به ايران آمده است؛ «من تا 22سالگي در انگليس بودم. در آنجا درس خواندم و در رشته هنرهاي تجسمي به دانشگاه رفتم. وقتي به ايران آمدم كارشناسيارشدم را در رشته نقاشي گذراندم. با وجود آنكه تحصيلاتم ربطي به آشپزي ندارد اما آشپزي را خيلي دوست دارم. زماني كه در انگليس بودم با دوستان زيادي از كشورهاي مختلف در ارتباط بودم و غذاهاي آنها برايم جالب بود و سعي ميكردم نحوه درست كردن آنها را ياد بگيرم. وقتي به ايران آمدم و ازدواج كردم براي مهمانهايم غذاهاي مختلف درست ميكردم. اكثرا به من پيشنهاد ميدادند چرا وقتي اين همه تنوع غذايي داريم آنها را به ديگران ياد نميدهم. چون آدمها در ايران دايره غذاييشان خيلي محدود است و چندان درست كردن غذاهاي مختلف را تجربه نميكنند؛ مخصوصا جوانهايي كه الان سر كار ميروند و وقتي براي خورش درست كردن هم ندارند».
دستپخت خوب شيرين انگيزه ميشود تا از 4سال پيش، آموزش آشپزي را آغاز كند؛ «اين صحبتها براي حدودا 4سال و نيم پيش است. با اين حرفها انگيزه پيدا كردم و در ابتدا به گروههاي كوچك خانوادگي و دوستانه آموزش آشپزي ميدادم تا اينكه همين آموزشها دهان به دهان چرخيد و 2 سال پيش آموزشهايم گستردهتر شد و تصميم گرفتم ديگر آموزشهايم را در خانه انجام ندهم و جايي را بهعنوان آشپزخانه اجاره كنم. وقتي اين فضايي كه در آن هستيد را اجاره كردم هيچچيز نداشت. تمام دكورها و ساخت و سازها، طرحهاي خودم است و مهر 2 سال پيش كار نهايي شد و آشپزخانه را افتتاح كردم. كلاسهايم شروع شد و كلا به فارسيزبانها آموزش آشپزي ميدادم». در همين زمان است كه متين لشكري با طحانان و آشپزخانهاش آشنا ميشود؛ «وقتي اينجا را آماده ميكردم متين با من از طريق صفحه اينستاگرامم آشنا شد و به من پيغام داد و ايدهاش را مطرح كرد. من هم از ايدهاش استقبال كردم و ديگر الان يك سالي ميشود كه من به همراه متين به توريستهاي خارجي آموزش آشپزي ميدهيم.»
- معرفي فرهنگ ايراني با غذاي ايراني
طحانان معتقد است فرهنگ هر كشور را ميتوان در غذايي كه درست ميكنند و ميخورند پيدا كرد؛ «فرهنگ هر كشوري را ميشود با فرهنگ آداب و رسوم، غذا و نحوه خريد آنها متوجه شد. با اينكه در 4سال اخير توريست خارجي زيادي به ايران آمده و ويزا راحت ميگيرند و ارز به كشور ميآورند، به اين موضوع كمتر توجه شده است، چون اكثرا توريستها با اين نيت به ايران ميآيند تا تاريخ ايران را ببينند. با اين حال خيلي دوست دارند درباره فرهنگ حال حاضر ايران هم بدانند. اينكه يك خانم و آقاي ايراني طي روز چكار ميكنند؟ كجا خريد ميكنند؟ چه محصولات اوليه و مواد غذايي در ايران هست؟ چه نكاتي آنها را با جاهاي ديگر متفاوت ميكند؟ چه موادي و نحوه پختي باعث ميشود تا غذاي ايراني با كشورهاي ديگر متفاوت باشد؟ آنها وقتي به ايران ميآيند خيلي از اين نكات را نميدانند، چون در بخش توريسم ايران روي اين موضوع كار نشده است».
- تلاش براي دادن اطلاعات بيشتر درباره ايران
«در اين مدت كه تور غذا را راهاندازي كردهايم بازخورد خوبي داشتهايم. همه خندان از اينجا رفتهاند و اطلاعات خيلي زيادي از ايران توانستهايم به آنها بدهيم. چون وقتي دور سفره رنگين ايراني مينشينيم تنها درباره غذا صحبت نميكنيم. آنها هر سؤالي درباره ايران داشته باشند ميتوانند بپرسند و ما تا جايي كه بتوانيم به آنها پاسخ ميدهيم. حتي در طول سفرشان با ما تماس ميگيرند و اگر سؤالي داشته باشند باز هم به آنها جواب ميدهيم. از اين طريق است كه با آنها ارتباط صميميتر برقرار ميكنيم تا هرجا احساس كردند احتياج به كمك دارند بدانند كه ميتوانند روي ما حساب باز كنند. در نتيجه خيلي خوشحال هستيم كه از اين طريق ميتوانيم بخشي از فرهنگ ايراني را به خارجيهايي كه به ايران ميآيند نشان دهيم».
- هيجان سفره رنگين براي توريستهاي خارجي
يكي از جذابترين بخشهاي تور غذا بعد از بازار، براي توريستها زماني است كه سفره غذا چيده ميشود و آنها را با دنيا دنيا رنگ به وجد ميآورد؛ «كساني كه به تور غذا ميآيند اكثرا كساني هستند كه يك پيش زمينه درباره غذا درست كردن دارند و حالا ميخواهند سر از كار نحوه درستكردن غذاي ايراني در بياورند. آنها اكثرا ريسك طعمهاي مختلف را ميپذيرند؛ اما جذابترين زمان براي آنها وقتي است كه كل سفره چيده ميشود. همه غذاها روي سفره ميآيد و همه تعجب ميكنند، چون اين همه غذا را يكجا روي سفره رنگي نديدهاند؛ مخصوصا در فرهنگ اروپايي غذا را تكنفره براي هر نفر سرو ميكنند. با اينكه تزئين آنها ميتواند خيلي جذاب باشد، اما ميز غذايشان معمولا پر و پيمان نيست. وقتي ميز با سفره قلمكار اصفهان چيده ميشود همه به وجد ميآيند و خيلي خوشحال ميشوند. غذاها را ميخورند و طعمهاي مختلف را امتحان ميكنند و برايشان همهچيز جذاب است. چون طعمها هم نسبت به غذاهايي كه خوردهاند متفاوت است، همين برايشان خاص و جالب است».
نظر شما